ریشهی عصبانیت آدم ها از کجاست؟
???? کودکان در سنین کم ، به وسیلهی تحقیر،ترساندن، زورگویی، سختگیری بیش از حد و عدم توجه به ضعفهای کودک، دچار کاهش اعتماد به نفس میشوند.
☡ کودک در اثر برخورد خشن، نابهنجار و آزاردهندهی اطرافیانش، نیاز به مدارا کرده و سه راه فرار روبروی خودش میبیند:
???? خود را با دلخواه اطرافیان وفق میدهد که در نتیجه سر به راه و توسریخور و تابع میشود (مهرطلب)
???? خشن، گستاخ، بددهان، فحاش و تند و تیز میشود (برتریطلب)
???? سعی میکند کمتر با دیگران تماس بگیرد تا کمتر آزار ببیند (عُزلتطلب)
???? کودک هر سه را با هم استفاده میکند؛
منتهی بسته به وضع محیطش بعضی را صریح و بعضی را غیر مستقیم
✅ از برخورد این سه تمایل متغایر، در شخص کشمکشی دائمی ایجاد میشود که ریشه تضادهای اساسی رفتاری اش در بزرگسالی میشود.
???? انواع ترس در گروه های سنی
✔️برخی از ترس های بهنجار مرتبط با سن در جدول زیر آورده شده اند.
????تولد تا ۶ ماهگی: ترس از صداهای بلند و از دست دادن حمایت والدین
????۷ تا ۱۲ ماهگی: ترس از غریبه
????۱ سالگی: ترس از جدایی از والدین و ترس از توالت
????۲ تا ۴ سالگی: ترس از حیوانات، اتاق تاریک، صدای بلند
????۵ سالگی: ترس از اشخاص بد، ترس از صدمه
????۶ سالگی: ترس از روح، جادوگر، غول
????۷ و ۸ سالگی: ترس از روح، جادوگر، غول و ترس از صدمه
????۱۲- ۹سالگی: ترس از امتحانات مدرسه، ظاهر فیزیکی، جراحات بدنی
⚪️ این ترس های بهنجار دوران کودکی، مرتبط با سن هستند که معمولا گذرا هستند و دوره ای کوتاه دارند (با این حال ممکن است شدت آنها از کودکی به کودکی دیگر تفاوت داشته باشد.
اگر ترس ها در كودكان باقي بماند و در مرحله خود تمام نشود و از نظر زماني طولاني مدت شود لازم است كودك به متخصص روانشناسي ارجاع داده شود تا از منظر آسيب شناختي رواني مورد بررسي قرار گيرد.
✅ عزت نفس در کودکان
????دکتر علی صاحبی
????عزت نفس اساس سلامت روان است. سلامت روان ساخته شدنی است. هیچ انسانی با داشتن یا نداشتن سلامت روان، به دنیا نمی آید. باید سلامت روان و عزت نفس ساخته شود و برای ساخته شدنش هم والدین فقط و فقط می توانند مصالح را به کودک بدهند، مانند ساختن یک ساختمان است.
????هیچ کس نمی تواند یک ساختمان بسیار زیبا و قشنگی برای کودکش در این حوزه بسازد. فقط می تواند مصالح بسیار زیبا برایش فراهم کند و نقشه را هم به او بدهد و نظارت کند.
کودک باید خودش دستهایش را بالا بزند و این ساختمان را بسازد.
❇️والدینی که برای کودکشان همه کار می کنند و همه چیز را فراهم می کنند و خودشان هم دستشان را بالا می زنند، این ساختمان، ساخته شدنی نیست و اگر هم ساخته بشود، ساختمان متعلق به آن کودک نیست، ساختمان مال شماست و او هیچ گونه احساس مالکیتی نمی کند چون در ساخته شدنش نقشی نداشته.
کودک چطور می تواند این ساختمان را بسازد؟
با اقدام عملی خودش یعنی اینکه ما مصالح و نقشه را در اختیارش بگذاریم، هدایتش بکنیم. با زبان بسیار زیبا و فاخر…ولی اجازه بدهیم خودش با دستانش بسازد.
پس تمام عزت نفس حول و حوش اقدام عملی خود کودک، در حوزه ی خواسته ها و نیازها و اهداف خودش دور می زند.
❇️و اگر بخواهم خلاصه بکنم دوباره برمی گردم به آن دو مولفه ی اصلی عزت نفس:
1.احساس توانمندی یا احساس خودتوانمندی در دنبال کردن اهداف و رسیدن به اهداف و خواسته های خودم
2.احساس ارزشمندی یعنی من یک موجود ارزشمندم مثل بقیه موجودات دیگر و صرف نظر از قد و وزن و قیافه و شکل و جنسیتم به من باید احترام گذاشته شود و من نیز باید به دیگران احترام بگذارم صرف نظر از قد و وزن و قیافه و ثروت یا فقر آنها
انسان هایی که بتوانند این دو توانمندی را در خودشان ایجاد کنند(که فقط در عمل می تواند بوجود بیاید)، آنگاه دارای عزت نفس خوب و سالم خواهند بود.